وب هاستینگ بیا و دیگر هیچ..... - حدیث منتظران قائم (عج)
تماس با ما
بازدید امروز : 156
بازدید دیروز : 437
کل بازدید : 897071
کل یادداشتها ها : 442

مجله شبانه باشگاه خبرنگاران

V

بازهم دلم گرفته است.... بازهم هوای گریه دارم .... هرچه به نیمه شعبان نزدیک می شوم ، یاد مادر خوبترین عالم ، مهدی موعود بر فراز اندیشه هایم پرواز می کند.
مگر می شود منتظر مهدی بود و بانوی بهشت را فراموش کرد ؟
مگر می شود عاشق ثمره به حق ولایت بود و سرچشمه پاکی را فراموش کرد ؟
خدایا چه حکمتی دارد که وقتی دل به یاد مهدی (عج) می افتد به ناگاه به طرف بقیع پر می کشد ؟

بقیع

بقیع ..... بقیع .... غربت ...... تمام بهشت روی زمین .
وقتی که دلت رفت به سوی خاک پاک بقیع، چه خواهد گفت با ذره ذره خاک  ؟
کنار تربت مادر به یاد کرب و بلا
صدای ناله مهدی رساست در تو بقیع

حالا دل تنگت چه می خواهد بگوید ؟
حالا تو هستی و غروب بی مثال بقیع...
حالاتو هستی و اینهمه خوبی یکجا....
حالا تو هستی و اشک.....
حالا تو هستی و حسرت یاری علی ....
می شنوی ...  صدای غربت مولا را ....؟
 می شنوی ....صدای مهدی زهرا را ...؟
تو هم برا مولا دعا کن .... شاید آن یار بیایید.... شاید ....پرده از رخ بگشاید ... شاید ... مرهمی بر دل مادر باشد .... شاید.... شاید آن مرد بیاید ... شاید این جمعه بیاید ....شاید....
 خداکند که بیاید وما را از سرگردانی در غربت بقیع نجات دهد و لحظه ای  بر سر مزار مادرش بنشیند و.... . و دیگر هیچ .

دعای فرج

فرشته های بقیع :

1- قبور ائمه اطهار(ع ) : در این عرصه بهشتی چهار تن از پاکان هستی آرام گرفته اند : اما حسن (ع) ، اما سجاد (ع) ، اما باقر (ع) و امام جعفر صادق (ع) .

2- فاطمه بنت اسد مادر امیر مومنا علی (ع)

3- دختران رسول الله : رقیه - ام کلثوم - زینب

4-حمزه عموی بزرگوار پیامبر.

5- ابراهیم فرزند خردسال رسول الله

6 - تعدادی از همسران  پیامبر و ....

یوم الهدم .....

یوم الهدم :

 یوم الهدم یعنی روز ویران کردن …
در هشتم شوال سال 1344 هجری قمری پس از اشغال مکه ، وهابیان به سرکردگی عبدالعزیز بن سعود روی به مدینه آوردند و پس از محاصره و جنگ با مدافعان شهر ، سرانجام آن را اشغال نموده ، مأمورین عثمانی را بیرون کردند و به تخریب قبور ائمه بقیع و دیگر قبور هم چنین قبر ابراهیم فرزند پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) قبور زنان آن حضرت ، قبر ام البنین مادر حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام) و قبر عبدالله پدر پیامبر و اسماعیل فرزند امام صادق (علیه السلام)  و بسیاری قبور دیگرپرداختند .

%D8%A8%D9%82%DB%8C%D8%B9 %D8%AF%D8%B1 %D8%AA%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%A8 %D9%88%D9%87%D8%A7%D8%A8%DB%8C%D9%88%D9%86 300x210 تاریخچه تخریب بقیع به دست وهابیون سخیف

ضریح فولادی ائمه بقیع را که در اصفهان ساخته شده بود و روی قبور حضرات معصومین امام مجتبی ، امام سجاد ، امام باقر و امام صادق (علیهم السلام) قرار داشت را از جا در آورده ، بردند .

 %D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1 %D8%B6%D8%B1%DB%8C%D8%AD %D8%A8%D9%82%DB%8C%D8%B9 300x207 تاریخچه تخریب بقیع به دست وهابیون سخیف

اما این اولین حمله آنان به مدینه نبود . آنان در سال 1221 هجری نیز یک بار دیگر به مدینه هجوم برده ، پس از یک سال و نیم محاصره توانسته بودند آن شهر را تصزف کنند و پس از تصرف اقدام به غارت اشیای گرانبهای حرم پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و تخریب و غارت قبرستان بقیع نمودند .

طبق نقل تاریخی آن ها در این حمله چهار صندوق مملو از جواهرات مرصع به الماس و یاقوت گرانبها و حدود یکصد قبضه شمشیر با غلاف های مطلا به طلای خالص و تزیین شده به الماس و یاقوت و … به یغما بردند . و این نیز نخستین حمله آنان به مقدسات اسلامی نبود .

%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1 %D8%B3%D8%A7%D9%84%D9%85 %D8%A8%D9%82%DB%8C%D8%B9 300x179 تاریخچه تخریب بقیع به دست وهابیون سخیف

صلاح الدین مختار نویسنده و مورخ وهابی در کتاب “تاریخ امملکه العربیه السعودیه کما عرفت” بخشی از افتخارات وهابیت در حمله به کربلای معلی را چینن شرح می دهد :

در سال 1216 امیرسعود در رأس نیروهای بسیاری از مردم نجد و حبوب و حجاز و تهامه و نواحی دیگر به قصد عراق حرکت نمود و در ماه ذی القعده به شهر کربلا رسید و آن را محاصره کرد . سپاه مذکور باروی شهر را خراب کردند و به زور وارد شهر شدند . بیشترمردم را در کوچه و بازار و خانه ها به قتل رسانیدند و نزدیک ظهر با اموال و غنائم فراوان از شهر خارج شدند ، سپس در محلی به نام ابیض گرد آمدند . خمس اموالرا خود سعود برداشت و بقیه را به هر پیاده یک سهم و به هر سوار دو سهم قسمت کرد .(چون به نظر آنها جنگ با کفار بود)

عثمان بن بشر از دیگر مورخان وهابی درباره حمله به کربلا چنین می نویسد: “… گنبد روی قبر (یعنی قبر امام حسین علیه السلام) را ویران ساختند و صندوق روی قبر را که زمرد و یاقوت و جواهرات دیگر در آن نشانده بودند، برگرفتند و آنچه در شهر از مال و سلاح و لباس و فرش و طلا و نقره و قرآن های نفیس و جز آن‌ها یافتند، غارت کردند و نزدیک ظهر از شهر بیرون رفتند در حالی که قریب به 2000 تن از اهالی کربلا را کشته بودند.”

جالب این جاست که مورخ مزبور نام کتاب خود را “عنوان المجد فی تاریخ نجد” گذاشته و از این وقایع به عنوان نشانه‌های مجد و شکوه و عظکت وهابیت یاد کرده است!

اما این فقط شیعیان و اماکن مقدسه آن‌ها نبودند که وهابیان آثار مجد و شکوه خود را در آن به نمایش گذاشته‌اند، مکه مکرمه و طائف نیز از حملات آنان در امان نماند. “جمیل صدقی زهاوی” در خصوص فتح طائف می نویسد: “طفل شیرخواره را بر روی سینه مادرش سر بریدند، جمعی را که مشغول فراگیری قرآن بودند کشتند، چون در خانه‌ها کسی باقی نماند، به دکان‌ها و مساجد رفتند و هر کس بود، حتی گروهی را که در حال رکوع و سجود بودند، کشتند. کتاب‌ها را که در میان آن‌ها تعدادی مصحف شریف و نسخه‌هایی از صحیح بخاری و مسلم و دیگر کتب فقه و حدیث بود، در کوچه و بازار افکندند و آنها را پیمال کردند.”

سرزدن این قبیل امور از پیروان محمد بن عبدالوهاب شگفت نیست! تابعان کسی که همه مسلمانان را کافر و مشرک می دانست و مکه و مدینه را قبل از آنکه به دست وهابیان بیافتد، دارالحرب و دارالکفر ! می دانست. در کتاب “الدررالسنیه” می خوانیم:

“وی – محمد بن عبدالوهاب از صلوات بر پیامبر صلی الله علیه و اله نهی می‌کرد و از شنیدن آن ناراحت می‌شد. صلوات فرستنده را اذیت می‌کرد و به سخت‌ترین وجه مجازات می نمود.

حتی او دستور داد مرد نابینای متدینی را که مؤذن بود و صوت خوشی داشت، چون به حرف او گوش نداده، بر پیامبر صلوات فرستاده بود، به قتل رسانند. بسیاری از کتب مربوط به صلوات بر پیامبر صلی الله علیه و آله را به آتش کشید و به هریک از پیروانش اجازه می داد قرآن را مطابق فهم خود تفسیر کند.”

محمد بن عبدالوهاب به نوبه‌ی خود در اعتقادات پیرو “ابن تیمیه حنبلی” است، که در قرن هشتم هجری می‌زیسته است، از ابن تیمیه عقاید جالبی نقل شده است. از جمله اینکه او خدا را جسم می‌دانست! برای ذات مقدس خداوند دست و پا و چشم و زبان و دهان قائل بود! ابن بطوطه جهانگرد معروف در سفرنامه‌ی خود می گوید: “ابن تیمیه را بر منبر مسجد جامع دمشق دیدم که مردم را موعظه می‌کرد و می‌گفت: خداوند به آسمان دنیا می‌آید، همان گونه که من اکنون فرود می‌آیم! سپس یک پله از منبر پائین می‌آمد!”

عقاید او آنچنان سخیف و بی‌مقدار بود که خود اهل سنت وی را به زندان افکندند و در رد او کتب متعددی را به رشته تحریر درآوردند.




نویسنده : منتظر
تاریخ : چهارشنبه 91/4/14
هدیه منتظران قائم ()
 
جهت اطلاع از تنظیمات و ویــــرایش این قالب اینجا را کلیک کنید.

.:: کلیک کنید ::.
 
->